رویههای مختلفی برای ورود افراد به بازیگری وجود دارد. دسته اول کسانی هستند که تحصیلات دانشگاهی دارند و با دنیای هنر آشنا میشوند. دسته دوم افرادیاند که در کلاسهای آزاد بازیگری شرکت میکنند و دسته سوم هم شامل افرادی است که متکی بر شانس، رابطه و متأسفانه بواسطه مسائل مالی وارد این حوزه میشوند.
روزنههای ورود به دنیای بازیگری
علیرضا اخلاقی منتقد، فیلمنامهنویس و کارگردان سریالهای تلویزیونی در این زمینه میگوید: بازیگری یک علاقه است. حتی بسیاری از افراد که نه اصول بازیگری را میشناسند و نه میتوانند واژه بازیگری را روی کاغذ بنویسند، به بازیگری علاقه دارند. واقعیت این است که علاقهمندان بازیگری بسیارند و طبیعی است هر روزه بر تعداد متقاضیان به بازیگری افزوده شود.
اخلاقی میگوید: رویههای مختلفی برای ورود افراد به بازیگری وجود دارد. دسته اول کسانی هستند که تحصیلات دانشگاهی دارند و با دنیای هنر آشنا میشوند. دسته دوم افرادیاند که در کلاسهای آزاد بازیگری شرکت میکنند و دسته سوم هم شامل افرادی است که متکی بر شانس، رابطه و متأسفانه بواسطه مسائل مالی وارد این حوزه میشوند.
البته در بین افرادی که به وسیله آشنا وارد میشوند، افراد مستعدی وجود دارند و نمیتوان بهطور مطلق به ناکارآمدی آنها رأی داد. در میان افراد علاقهمند بازیگری، ممکن است دستهای از افراد باشند که شرایط دیگری داشته باشند. یعنی دوره دیده و دارای تجربه بازیگری باشند. از سوی دیگر، ما در سینما و تلویزیون افرادی را هم میشناسیم که حتی بدون آموزش قبلی، سوپراستار شدهاند اما استعداد آن را داشتهاند. ما ورزشکاران، خوانندگان و افراد مختلفی را میشناسیم که فقط بهدلیل برخورداری از چهره یا بر اساس یک اتفاق وارد این حرفه شدهاند.
از این بین، عدهای استعداد داشتند و ماندند و عدهای هم بهدلیل مستعد نبودن رفتند. روزی به یکی از همین علاقهمندان بازیگری گفتم شما فقط نباید به ستارههایی مثل نیکی کریمی و مهتاب کرامتی فکر کنید، در حالی که به ازای هرکدام از آنها، صد بازیگر و نابازیگر سوختهاند تا چنین ستارههایی به وجود آمدهاند.
ملزومات ماندگاری در بازیگری
این منتقد در ادامه میگوید: در سالهای اخیر تعداد بازیگران دارای پیشینه تئاتری و آموزش در رشتههای هنری رو به رشد است. بعضی افراد حتی دوره کارگردانی گذراندهاند و الان مشغول فیلمبرداری و تصویربرداری هستند. در واقع تعداد افرادی که در رشته هنر فعالیت میکنند، روز به روز در حال افزایش است. نابازیگران هم بالاخره به نحوی وارد میشوند اما مسأله مهم در این بین، ماندگاری است. بازیگران برای ماندگاری نیاز به استعداد، پشتکار، کسب تجربه و آموزش دارند.
ممکن است افرادی استعداد نداشته باشند و دورههای طولانی دانشگاهی را آموزش ببینند ولی در نهایت کامل نمیشوند. عکس این قضیه هم صادق است؛ عدهای هم هستند که استعداد دارند و آموزش ندیدهاند اما باید آموزش ببینند و به تجربه برسند و آنجاست که ارزش تجربه در کنار بقیه نشانهها آشکار میشود. فردی که استعداد نداشته باشد و وارد این حرفه شود، در واقع وقت خود را تلف میکند و شاید نهایتا بازیگر متوسطی برای ایفای نقشهای دست پایین شود.
درآمد بازیگران؛ از شایعه تا واقعیت
این فیلمنامهنویس و کارگردان در ادامه صحبتهای خود میگوید: افرادی که در دنیای هنر و شاخههای هنر تصویر حضور دارند، شرایط مساوی ندارند. نمیشود انتظار داشت همه به یک اندازه سود ببرند و مساوات همیشه عدالت نیست. عدالت آن است که فرد براساس تلاش و تأثیری که در آن اثر میگذارد، دستمزد بگیرد. ما در شاخههای مختلف هنر در مجموع بعضی مسائل را نادیده میگیریم.
یک فیلمنامه نویس در کشورهای دیگر ارزش بسیاری دارد و همه میدانند تا فیلمنامه نباشد، بازیگران نمیتوانند به تنهایی برای نجات یک کار تلویزیونی یا سینمایی کاری انجام دهند، بنابراین یکی از پایههای اصلی، فیلمنامه است؛ اما در کشور ما کمتر به آن بها داده میشود.
البته علت این رویه نیز مشخص است. در سینمای ایران، بازیگر مانند ویترین موفقیت یک فیلم عمل میکند و به همین دلیل، بیشتر به آن بها میدهند. سینما برای ماندگاری نیاز به سرمایه و پول دارد و برای اینکه بتواند به خود متکی باشد، مجبور است عناصر فروش را در نظر بگیرد. بازیگر نیز یکی از این عناصر است و تماشاگر را جذب میکند.